نقد فیلم تل ماسه

فیلم Dune اثر دنیز ویلنوو این همان کارگردانی است که فیلم arrival را ساخت اگر نقد فیلم arrival را در سایت ایران اینلایت یا روی کانال کتابخانه معنوی گوش کرده باشید فیلم بسیار قدرتمند و با معنایی هست که اینها المان‌های بسیار پیچیده‌ای دارند به نظر بعضی از منتقدین اینها حاصل مطالعه است و به اعتقاد دی اینها حاصل شهود است چون فیلمی که می‌سازند این فیلم کاملاً شهودی است و دارد وقایعی را برای ما بیان می‌کند این دسته فیلم‌ها از دسته فیلم‌های آخرالزمانی یا فیلم‌های موعود می‌شود فیلم‌هایی که یک منجی برای نجات زمین از راه می‌رسد و زمین را نجات می‌دهد خوب منجی موضوع بسیار مهمی است متاسفانه در فرهنگ ما اینقدر نسبت به منجی سواستفاده و کج‌فهمی شده که ما وقتی در مورد منجی جهان هستی صحبت می‌کنیم با ترس و دلهره باید صحبت کنیم چون اقبال عمومی برای پذیرش منجی آخرالزمان وجود ندارد و کسی باورش نمی‌شود که روزی یک نفر ظهور می‌کند و ارتقاء گونه‌ی بشر می‌دهد به شکلی که عدل صلح آگاهی در جهان گسترش پیدا می‌کند تمامی صحبت‌هایی که از اینجا خدمت شما ارائه می‌شود که صحبت‌های بسیار اسطوره‌ای و عمیقی هست نظر شخصی بنده نیست بنده فقط برای توضیح دادن المان‌های این فیلم مجبورم از این مسائل بهره ببرم شما زمانی که این دسته فیلم‌ها را می‌بینید بفهمید که موضوع چیست این فیلم کمترین چیزی که به ما ثابت می‌کند این است که اعتقاد به ظهور منجی و آخرالزمان و نجات بشر در میان فیلمسازان هالیوود بیشتر و قویتر از فیلمسازان داخلی است و نشان می‌دهد که باور محکمی بر منجی در غرب هست بنده مطالعه‌ی تقریباً می‌شود گفت کاملی بر روی ظهور داشته‌ام یعنی تقریبا تمام کتبی که در حیطه‌ی ظهور نوشته شده بود را تا به امروز بنده مطالعه کردم و به جرات می‌توانم بگویم که علل و شرایط ظهور را تقریبا می‌شناسم و با این فیلم می‌توانم برای شما مقایسه کنم و ثابت کنم که این فیلم کاملاً ظهوری بر مبنای آن چیزی که در کشور ایران مردم در گذشته به آن فکر می‌کردند به آن شکل را دارد توصیف می‌کند یعنی یک نوع ظهور شیعه گونه را دارد توصیف می‌کند و المان‌های آن را هم برای شما بیان می‌کنم تا متوجه شوید تنها تفاوتی که سبک ظهوری که در این فیلم هست با سبک ظهوری که در احادیث و روایات شیعه هست این است که در تشیع می‌گوید امام زمان از مثلاً لحظه‌ی تولد زنده تا ظهور می‌مانند اما در ظهوری که در هالیوود یا فیلمساز‌های غربی مطرح می‌کنند یک انسان است که به دنیا می‌آید بزرگ می‌شود و بعد تازه می‌فهمد مسئولیت منجی بودن بر عهده‌ی او قرار داده شده است که این هم طبق یک سری روایات اهل تسنن صحیح است پس من دیگر تفاوتی پیدا نکردم و دقیق مطابق بر روایات اسلامی هست و ما خیلی نگاه قشنگی بر روایات اسلامی نداریم چون اینها را ما به عنوان داستان‌هایی می‌دانیم که بیشتر علمی تخیلی به نظر می‌رسد اما ممکن است دانش و تکنولوژی به جایی برسد که بفهمیم تمام این قصه‌ها تخیلی نبود و حقیقی بود و چنین اتفاقی می‌افتاد بطور مثال در فیلم ماتریکس منجی شخصیتی به نام نئو است نئو از کلمه‌ی نیو یعنی جدید می‌آید.

کسی که روزها به سر کار می‌رود در اداره مشغول کار است حقوقش را می‌گیرد و خودش متوجه نیست که منجی است و بعد از یک مدتی می‌فهمد که مورد حمایت عظیمی از عالم معنا قرار دارد و کم‌کم این سبب می‌شود که به وظیفه‌ی الهی خودش پی ببرد یعنی یک فرد عادی در این فیلم هم منجی یا به عبارتی لسان‌الغیب، لسان‌الغیب کسی است که سخن از غیب می‌گوید و ارتباط عالم معنا را درک می‌کند و زمین را نجات می‌دهد چنین فردی در یک خانواده‌ای بزرگ می‌شود و ناخواسته در یک بازی قرار می‌گیرد که نجات دهنده محسوب می‌شود خوب من چند المان اولیه را برای شما توصیف کنم بعد از توصیفش به یاری خدا برای شرح فیلم می‌رویم اول اینکه ما در فیلم‌های مختلف در جاهای مختلف المان‌هایی مثل گاو بز آبریز عقرب اینها را داریم در فیلم‌های مختلف و یا در نمادهای اسطوره‌ای به کار می‌رود این خیلی جالب است که یک سری می‌گویند که مثلاً بز متعلق به شیطان‌پرست ها است گاو مال فلان است از این حرف‌ها کاملاً بیرون بیایید من برای شما صریح نمایش می‌دهم که داستان چیست ببینید کره‌ی زمین حول محور مرکزی خودش در حال چرخش است کره‌ی زمین یک محور دارد که همیشه حول آن می‌چرخد این یک چرخش کره‌ی زمین است یک چرخش دیگر کره‌ی زمین دارد که حول محور خورشید می‌چرخد که خورشید است و کره‌ی زمین حول آن می‌چرخد که سیصد و شصت و پنج روز طول می‌کشد که یک دور، دور خورشید بچرخد و این در یک صفحه دارد اتفاق می‌افتد در یک صفحه دارد حول خورشید می‌چرخد پس این دو تا حرکت که شما می‌شناختید یک حرکت دیگر هم هست که آن این است که اگر این کره‌ی زمین باشد محور کره‌ی زمین نسبت به خط عمود یک زاویه‌ای دارد تقریباً بیست و سه درجه زاویه دارد این زاویه‌ای که دارد خود محور کره‌ی زمین هم دور خودش دارد می‌چرخد فرض کنید این محور چرخش کره‌ی زمین است به جز اینکه دور خورشید می‌چرخد دور خودش هم دارد می‌چرخد هر دور چرخش دور خودش بیست و شش هزار سال طول می‌کشد در این تصویر شما می‌توانید ببینید که به دور خودش به دور محور اصلی خودش در حال چرخش است خوب پس خورشید و دوازده زودیاک یا دوازده مجموعه ستاره در یک صفحه قرار دارند زمانی که کره‌ی زمین دور خورشید می‌چرخد در هر ماه مقابل یکی از این زودیاک‌ها قرار دارد به طور مثال متولدین مرداد را اسد (شیر) می‌گویند هر ماهی چون که در ماه مرداد ماه موقعیت کره‌ی زمین متقارن با زودیاک شیر قرار دارد اینها شامل گاو بز دوماهی آبریز شاخه گوزن کماندار عقرب ترازو باکره شیر خرچنگ دو پیکر دوازده تا ما زودیاک داریم خوب در عین حال که ما هر ماه در یکی از این زودیاک‌ها قرار داریم هر سال هم متقارن با یکی از اینها هستیم و هر بیست و شش هزار سال یک بار محور عمود بر محور زمین در یکی از این زودیاک‌ها متقارن می‌شود به طور مثال وقتی می‌گوییم دوازده تا زودیاک دور کره‌ی زمین داریم و بیست و شش هزار سال طول می‌کشد که این محور دور خودش یک دور کامل بچرخد به عبارتی می‌شود هر دو هزار و صد و پنجاه سال یک بار ما مقارن با یکی از این زودیاک‌ها هستیم.

پس اگر شما این مدت می‌شنیدید که می‌گفتند ما وارد عصر آکواریوس شدیم اتفاق خاصی نیفتاده بود که بگوییم وارد عصر آکواریوس شدیم و از فضا یک سری انرژی می‌آید خیر از دو ماهی یعنی تقارن کره‌ی زمین از دو ماهی وارد آکواریوس، آکواریوس آبریز است یک نفر است که دارد آب می‌ریزد وارد آکواریوس شدیم خوب در گذشته وقتی می‌خواستند مفاهیم ماورائی را نشان دهند از سمبل‌هایش استفاده می‌کردند و باور داشتند اگر از سمبل‌های آن استفاده کنند قدرت و قوت می‌گیرند و به آنها کمک می‌شود به طور مثال یک چیزی بین چهار هزار سال تا چهار هزار و پانصد سال پیش ما ظهور میترا را داریم میترا در واقع یکی از پیامبران باستان فرض کنید حالا در ایران به آن مهر می‌گوییم در دیگر کشورها میترا می‌گویند میترا معروف به فردی هست که دارد سر گاو را می‌برد یعنی شما در مجسمه‌ی میترا یک نفر جوانی را می‌بینید که دارد سر گاو را می‌برد یعنی چه ربطی به اینکه ما آمده‌ایم که گاو پرستی را کنار بگذاریم ندارد میترا دارد می‌گوید که من از زودیاک گاو خارج شدم و حالا به آن میطره یا میسره می‌گویند از زودیاک گاو خارج شدم و وارد زودیاک بز شدم خوب شما اگر دو هزار سال پیش بیشتر از دو هزار سال پیش چون تاریخ تولد عیسی مسیح کمی قبل از آن چیزی است که الان تقویم مسیحی می‌گوید در تصویر می‌توانید ببینید تصویر میترا را اگر دو هزار سال پیش را ببینیم ما می‌توانیم عکس عیسی مسیح را هر وقت می‌کشند یک بز پشت سرش است یعنی تصویری که جناب مایکل آنژ از عیسی مسیح می‌کشد یک بز پشت سر عیسی مسیح ببخشید داوینچی می‌کشد یعنی می‌گوید عیسی مسیح بز را پشت سر گذاشت چون چهار هزار و تقریباً سیصد سال پیش ظهور میترا است که گاو را کنار می‌گذارد بعد دو هزار و تقریباً صد سال پیش ظهور مسیح می‌شود بز را کنار می‌گذارد مسیح وارد دو ماهی می‌شود بعد شما می‌بینید در مسیحیت ماهی یک مفهوم برکت آفرینی دارد و عیسی مسیح با چند تا ماهی چند هزار نفر آدم را سیر می‌کنند یعنی عیسی مسیح ظهور ماهی می‌شود تا دوران آکواریوس که الان وارد آن شده‌ایم دو ماهی تمام می‌شود و آبریز شروع می‌شود پس شما در این فیلم در چند جا دو تا سمبل را دارید می‌بینید یکی سمبل سر گاو که آن تمدن منفی که می‌آیند در هر جایی حاکم می‌شوند سر گاو را وارد می‌کنند یعنی زودیاک یا طالع گاو را وارد می‌کنند و هر جایی هم که این تمدن دومی هست یک تعدادی ماهی روی دیوار شما مشاهده می‌کنید خوب پس این کلیت قضیه در تمامی تصاویر اسطوره‌ای وقتی شما شاهد یک تصویری از یک حیوان بودید منظور پرستش یا قتل آن حیوان نیست منظور تاریخ نجومی است مثلاً من الان می‌توانم به شما بگویم در سال دو هزار و بیست پس از میلاد اما قبلا که پس از میلاد که نبود باید بر اساس زودیاک می‌گفتند یعنی بر اساس کواکب می‌گفتند که در چه سالی هست و از روی همین‌ها می‌شود دقیقاً از روی مجسمه‌ها دقیقاً شما می‌توانید شناسایی بکنید ببینید که هر کدام از مجسمه‌های ادوار مختلف در چه زمانی درست شده است پس هر دو هزار و صد پنجاه سال یک بار شما شاهد ظهور یک طالع بر جهان هستی هستید خوب طبیعتاً اجرام آسمانی ممکن است وضعیت‌های فرکانسی متفاوتی داشته باشند و آدم‌ها وارد وضعیت فرکانسی متفاوتی بشنوند که البته این یک نظریه هست و باید اثبات شود داستان این فیلم را اول سال ۱۹۶۵ رمانش نوشتند کتاب چند جلدی این داستان نوشته شد Dune از همان دانه می‌آید یعنی دانه چیزی هست که زیر شن زیر خاک دفنش می‌کنند تا یک روزی از خاک بیرون بیاید.

به اعتقاد پاره‌ای از زرتشتیان منجی در شن‌ها فرو رفت یعنی منجی یا به عبارتی فریدون در شن‌ها فرو رفت به امید روزی که از شن‌ها بیرون بیاید در اعتقاد مسلمانان منجی به چاه رفت و یک روزی از چاه بیرون می‌آید پس اینکه Dune از زیر شن بیرون آمدن است به این مسأله برمی‌گردد پس من دوباره تکرار می‌کنم بنده فقط روایت‌گر المان‌های فیلم هستم تصمیم گیری کاملاً با خود شماست بعد این فیلم را یک بار فکر می‌کنم نزدیک به بیست سال پیش بود ساختند اما با اقبال عمومی مواجه نشد و چندان طرفدار پیدا نکرد دوباره در سال ۲۰۲۰ ساخته شد و به تازگی در ۲۰۲۱ فیلم به نمایش درآمده است البته تا جایی که من می‌دانم فیلم هنوز روی پرده نرفته است ولی اینقدر فیلم پرطرفداری بود و رنک بالایی داشت که همین الان امتیازهای این فیلم بسیار بالا هست داستان فیلم از این قرار است که یک سیاره‌ای هست که این سیاره خاک باارزشی دارد و از این خاک تمدن‌های دیگری می‌آیند و شروع می‌کنند ماده‌ای به نام اسپایس را استخراج می‌کنند با مردمان آن سیاره جنگیدند آنها را تسلیم کردند و آنها مجبور شدند به زیر ماسه‌ها بروند و در زیر زمین در سیج‌هایی زندگی کنند هرزگاهی یکی از تمدن‌ها به فرمان امپراتور که در این فیلم قیافه‌ی امپراتور را نشان نمی‌دهد اما امپراتور شخصیت مثبتی نیست چون امپراتور خیانت می‌کند و امپراتور می‌آید و یک قسمتی از این سرزمین را برای یک مدتی به یکی از خاندان‌ها تحویل می‌دهد بعد به یک خاندان دیگر تحویل می‌دهد و اینها هدفشان این است که ماده‌ای که شبیه به ذرات نور طلایی رنگ است از میان ماسه‌ها استخراج کنند و وقتی این ماده را استخراج می‌کنند ماده بسیار گرانقیمت است واحد پولشان هم سولار است سولار به معنای نور خورشید یا انرژی خورشیدی است یعنی آن ماده‌ای که دارند استخراج می‌کنند ذرات نوری شکل است که برای آنها تبدیل به پول می‌شود یعنی مکانیزم استفاده از نور به صورت مهار شده را فرا گرفتند مهمترین کاری که این ذره برای آنها انجام می‌دهد این است که در کل فیلم شما می‌بینید که یک اجرامی در آسمان معلق هستند یکی از ابهامات علم و سوالاتی که شدید روی آن کار می‌کنند این است که ما چگونه ضد جاذبه شویم یعنی ماده‌ی ضد جاذبه درست کنیم معلق شویم شما روی آن میز بزرگ می‌دید که صندلی‌ها معلق هستند و یا می‌دیدید که بعضی از اینها اسپایس را مصرف می‌کردند می‌خوردند و وقتی می‌خوردند به شهود می‌رسیدند یعنی ذرات نور شکل را وقتی می‌خوردند به شهود می‌رسیدند در کل فیلم شما هیچ صحنه‌ای از غذا خوردن هیچ انسانی نمی‌بینید به جز بارون که یک شخصیت هیلی و بسیار منفی با عمر جاودان است که به نوعی سمبل یک شیطان رانده شده است که جاودان بر روی زمین است و کارهای منفی می‌کند و بارون غذا می‌خورد و بقیه هیچ نمایشی از غذا خوردنشان شما نمی‌بینید خوب پس اینها می‌آیند تمدن‌ فرمن را که مردان فره‌وش می‌شود کلماتی که در این فیلم استفاده شده کلمات اسطوره‌ای هستند یعنی کلماتی ساخته شده نیست فرمن ما یک کلمه‌ای داریم که در فرهنگ اسطوره‌ای ایران خیلی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

و ما به آن فرهمند می‌گوییم و در شاهنامه هم به آن فره می‌گوید می‌گوید یک نفر فره‌ی ایزدی دارد فره یعنی اینکه ارتباط هوشمندانه و آگاهانه می‌تواند با عالم معنا برقرار کند یعنی اگر کسی بتواند فر‌ وشی که فرشته‌ی آگاهی رسان شود ارتباط برقرار کند به فره می‌رسیده است زمانی که می‌خواستند در ایران باستان یک پادشاهی را انتخاب کنند اول می‌دیدند که فر کیانی دارد یا خیر یعنی ژن پادشاه شدن دارد یا خیر پس این یک آپشن بود بعد اگر پادشاهی بود که فره‌ی ایزدی هم داشت یعنی ارتباط با خدایان هم می‌توانست برقرار کند یا با خدا این در واقع پادشاه بسیار کاملی می‌شد پس ما دو تا فر داشتیم فر کیانی که یک تدبیری بود مبنی بر اینکه بتواند مملکت داری کند و فر ایزدی این بود که شما بتوانید به عالم غیب دسترسی پیدا کنید و اطلاعاتی از عالم غیب داشته باشید پس مردمانی که در زیر شن‌ها زندگی می‌کردند فره‌مند بودند یعنی مردمان ایزد‌گونه مردمان فره‌وش مردمانی که می‌توانند آگاهی دریافت کنند و با جهان هستی در ارتباط باشند جایی که آنها زندگی می‌کردند اسمش آراکیس بود آراکیس یکی از سیاره‌های دور سهیل است سهیل یک خورشید یا یک ستاره هست که ما در نیمکره‌ی شمالی خیلی کم آن را می‌بینیم برای همین می‌گویند ستاره‌ی سهیل شده‌ای یعنی زود میای زود میری یعنی گاهی ما می‌توانیم در آسمان ستاره‌ی سهیل و سیارک‌های دورش را ببینیم اما در نیمکره‌ی جنوبی به راحتی می‌شود آراکیس و سهیل را دید سهیل در واقع یکی از خورشیدها یا ستاره‌هایی است که بسیار نورانی است یعنی نور سهیل ده هزار برابر نور خورشید است و حتی یک روایتی هم در روایات شیعه هم هست که می‌گوید نور کرسی هفتاد برابر نور خورشید است و نور عرش هفتاد برابر نور کرسی و نور حجاب هفتاد برابر نور عرش و نور ستر هفتاد برابر نور حجاب یعنی یک عدد خیلی بزرگ پس چه بسا این روایت‌ها به نوعی یک موقعیت آسمانی را داشتند توصیف می‌کردند که شدت نور خورشیدش خیلی زیاد است یعنی آفریدگار را در روایات اسلامی یک جا برایش مشخص می‌کنند و درست است که الان حکما و فلاسفه خدا را بی‌مکان می‌دانند اما حداقل ما یک جایگاهی که درست نمی‌توانیم متصور شویم در کتب ادیان ابراهیمی برای خدا در نظر می‌گیرند یک جایگاه فیزیکی آسمانی که اینقدر روایت و عدله هست اما اگر نیاز باشد خدمت شما ارائه می‌دهیم خوب در روایات شیعه سهیل را یک سیاره‌ی مسخ شده می‌دانند یعنی مسخ یک نفر بوده در واقع کنترل شده هست وقتی که می‌گوییم مسخ یعنی تغییر قیافه دادن یعنی یک نفر که تغییر قیافه می‌دهد مسخ شده می‌شود پس سهیل جایگاه خاصی در روایات آخرالزمانی دارد اینها هم همه از این المان‌ها استفاده کردند آراکیس آن سیاره‌ای که می‌رفتند استخراج ذرات نوری شکل به اسم اسپایس می‌کردند یکی از سیاره‌های دور سهیل است خوب تا اینجا رسیدیم که اینها این کار را انجام می‌دادند یکی از تمدن‌هایی که به آنجا آمده بود استخراج بکند یعنی از مردمان آسمانی بر روی آن زمین آمده بود یکی از اینها مردم تشخیص دادند که نشانه‌هایی از موعود بودن را دارد.

و اسم آن را لسان‌الغیب گذاشتند حتی در فیلم در جاهایی اسمش را مهدی صدا می‌کردند پس من از شما می‌خواهم درست است که ما به آخرالزمان بسیار ناباور شده‌ایم علت ناباوری ما هم این بود که زمان و کیفیت مشخص می‌کردند مثلاً به ما می‌گفتند به زودی همین جمعه یا چند روز دیگر شاهد ظهور خواهیم بود که این نقشه‌ی امپریالیستی بود که ما همینطور می‌گفتیم که خوب جمعه شد اما خبری نشد جمعه‌ی بعدی شد خبری نشد ما نسبت به مسئله‌ی ظهور ناامید شدیم و چون ناامید شدیم الان درکی از ظهور نداریم و وقتی که می‌گوید در آخرالزمان خورشید از مغرب طلوع می‌کند چه بسا خورشید آگاهی که مال ایران بوده خورشید آگاهی متعلق به سرزمین خور است مال سرزمین مهر است دارد از غرب می‌آید یعنی نوا و نور آگاهی ظهور دارد از غرب می‌آید و حداقل با دیدن این فیلم‌ها ما متوجه می‌شویم که باور ظهور مهدی موعود در غرب بیشتر از کشور ما است چون ما ناامید شدیم به بهانه‌ی مهدی مثلاً ما یک اشتباهاتی مرتکب شدیم و بعد الان فکر می‌کنیم همه‌ی اینها تخیلی و داستان است و نسبت به این موضوع بی‌تفاوت شدیم خوب من عذر می‌خواهم فیلم بسیار سنگین است و به خاطر سنگین بودن آن شما مجبور خیلی فکر کنید چند بار این فیلم را ببینید بعد از توضیحات بنده هم دوباره این فیلم را ببینید و متوجه می‌شوید موضوع دیگر اینکه این جهان یک امپراتوری دارد که این امپراتور شخصیتش منفی است و این خیلی نکته‌ی تأمل برانگیزی است ما امپراتور جهان را خدا می‌دانیم ما هیچ وقت خدا را شخصیت منفی نمی‌دانیم چرا این فیلم دارد منفی می‌داند پس یک فلسفه‌ی کهن را خدمت شما بگویم در اسطوره‌های ایران باستان ما یک نفر به نام زربان داریم زروان دوقلو باردار است چون ما همیشه فکر می‌کنیم که اهریمن کیست اهورا کیست ما اهورامزدا را می‌شناسیم اما یک پله قبل آن را نمی‌شناسیم اهریمن و اهورا برادر هستند در شکم زروان یعنی مادر دو تا بچه باردار است اهریمن و اهورا قرار می‌گذارد که هر بچه‌ای که زودتر متولد شد حاکم جهان شود خوب طبق برنامه اهریمن باید دوم متولد می‌شد اهورا باید اول متولد می‌شد اهریمن شکم مادر را پاره کرد و اول متولد شد به قول معروف خودش را سزارین کرد و اول متولد شد و جهان در اختیار اهریمن قرار گرفت این نکته‌ی بسیار مهمی است بعضی‌ها می‌گویند که چرا اینقدر نیروهای شیطانی در این دنیا قدرت دارند همه‌ی جهان را دارند کنترل می‌کنند چرا اینقدر جهان در دست رسانه‌های منفی است پس چرا اینقدر آدم‌های خیر زود کشته می‌شوند مثلاً به صلیب کشیده می‌شوند اعدام می‌شوند زندان می‌افتند آدم‌های مثبت به بدترین وضعیت‌ها به شهادت می‌رسند چون طبق این نظریه جهان در اختیار اهریمن است بعد قرار شد که اهریمن مالک جهان تحتانی یا جهان فیزیکالی که ما می‌بینیم باشد اهورا که به دنیا آمد اهورا مالک جهان معنا شد پس طبیعتاً در لول پایین ارتعاشی منفی‌ها بیشتر جواب می‌دهند منفی‌ها قدرتمند‌تر هستند اگر شما لول ارتعاشی خود را بالا بیاورید حاکم شما اهورامزدا می‌شود در سطح پایین باشید حاکم شما اهریمن می‌شود موضوع دیگری که در روایات شیعه هست ظهور موعود برای نجات یک کشور یا یک منطقه یا حتی یک کره نیست ظهور موعود برای نجات کل آفرینش است یعنی ظهور در تمامی ابعاد اتفاق می‌افتد پس ظهور موعود جنگ با چه کسی است جنگ با اهریمن است اهریمن چه کاره است حاکم جهان است.

حاکم جهان که تمام دنیا و منابع‌اش و همه‌ی اینها را در اختیار گرفته است پس اگر شما می‌بینید می‌گویند یک گروهی تشکیل می‌شود این گروه‌ها انجمن‌های مخفی دارند با انجمن‌های مخفی خود دارند جهان را دارند اداره می‌کنند این اتفاق جدیدی نیست از دوران اهریمن این اتفاق افتاده است ذات جهان فیزیکی تا پیش از موعود منفی است یعنی خودبه‌خود شر غالب است چه زمانی شر مغلوب می‌شود زمانی که ظهور نور اتفاق بیفتد درک انسان‌ها از نور بیشتر شود ذرات نور را بتوانند بخورند که در این فیلم هم نشان می‌داد ذرات نور را مصرف کنند و این دارد به نوعی نشان می‌دهد که خیر و شر در هم آمیخته هستند و یک زمانی موعود که در مناطق ما به او مهدی موعود می‌گویند و در یهود کسی دیگر را می‌دانند در زرتشت سوشیانت را می‌دانند در مسیحیت مسیح را می‌دانند یعنی بالاخره به یک منجی اعتقاد دارند زمانی که منجی ظهور می‌کند ظهور منجی برای پاک کردن شر از تمام ابعاد عالم است یعنی برای عدالت روی کره‌ی زمین نیست برای عدالت در کل کیهان است یعنی قدرت موعود در حد از بین بردن قدرت کامل شیطان است که وقتی به استعاره در روایات‌های شیعه مهدی موعود می‌گوید سر شیطان را می‌برد یعنی چه یعنی دست اهریمن کاملاً قطع می‌شود پس در اینجا امپراتور را در فیلم نشان نمی‌دهد عوامل امپراتور را نشان می‌دهد و عوامل امپراتور اکثراً آدم‌های مثبتی نیستند اکثراً آدم‌های منفی دغل‌باز و پیمان‌شکنی هستند در آخر فیلم نشان می‌دهد که روزی موعود یا لسان‌الحق علیه امپراتور حالا اینجا رویش نشده بگوید خدا ما یک خدای باطل به نام اهریمن داریم در مقابل خدای باطل یا اهریمن قیام می‌کند و کل بشریت را نجات می‌دهد آدم‌هایی که اینجا هستند چشم‌هایشان آبی است و به آنها چشم عباد می‌گویند چشم عبادت‌کننده چرا چشمش آبی است به خاطر اینکه نور اذیتش نمی‌کند همین الان کسانی که چشمان رنگی دارند کمتر عینکی می‌شوند شما آدم چشم رنگی عینکی کمتر می‌بینید چون جذب نور در چشم آبی یک مقدار مقاوم‌تر است و در این فیلم دارد نمایش می‌دهد که اینها ذرات نور را بهتر می‌توانند درک کنند دستگاههایی بود کاری که می‌کرد این بود که نور را تبدیل به ماده می‌کرد یعنی‌‌ تبدیل به ذرات ماده به نام اسپایس می‌کرد حالا چرا اسپایس اسپایس به ادویه برمی‌گردد می‌خواهد بگوید که مثل ادویه اینها را مصرف می‌کردند ادویه چاشنی است چاشنی زندگی یک نفر می‌شد می‌توانست قدرت‌های شگفت‌انگیزی به فرد بدهد خوب ما چند قسمت فیلم را با همدیگر مرور می‌کنیم اول اینکه در تمام فیلم اینها دارند با شمشیر می‌جنگند و در روایات‌های شیعه هم دقیقا می‌گوید که منجی با شمشیر می‌جنگد حالا کیفیت شمشیرش چه هست از فیلم جنگ ستارگان که یک شمشیر نوری دارد تا این فیلم که نه واقعاً شمشیر فلزی یا سنگی دارد یک شمشیر که به نوعی هم انرژی‌های خاصی هم دارد و حفاظی هم در افراد ایجاد می‌شد که این حفاظ سبب می‌شد که کمتر گلوله بر آنها اثر داشته باشد و با گلوله نمی‌شد آنها را بزنید فقط با شمشیر می‌شد با آنها برخورد بکنید تمثیل فیلم از نوع پوشش و لباسش و صحرا و بیابان و حالت کتاب مقدس خواندنش به مردمان مسلمانان بیشتر شبیه است.

یعنی فریمن‌ها یا فرهمندها اینها بیشتر به مسلمانان نزدیک بودند و حتی در یکی از سکانس‌های فیلم اینها در کنار یک چیزی شبیه پنجره فولاد نشسته بودند یعنی یک پنجره‌ی مشبکی که پشتش داشتند عبادت می‌کردند و پشت این پنجره نشسته بودند و داشتند کتاب مقدس می‌خواندند و هیچ جا نشان نداد که کتاب مقدس چه بود اما یک چیزی شبیه به انجیل قرآن یک چنین چیزی بود موضوع بعدی اینکه پسر داشت از مادر خصوصیت می‌گرفت یعنی پسر از پدر ارث نبرده بود چون میراث پدری‌اش زود از میان رفت میراث مادری‌اش که دانش علم درونی بود آن ماند در یهودیت مادر است که انتقال‌دهنده‌ی ژن یهود است یعنی اگر شما می‌خواهید ببینید که یک یهودی عضو بنی‌اسرائیل هست یا نه باید مادرش یهودی باشد تا فرزند بتواند بگوید که من می‌توانم در کشور اسرائیل ویزا بگیرم و بروم مادر انتقال‌دهنده است در اسلام هم دقیقاً همین داستان به یک شکل دیگر است در اسلام می‌گوید که فرزندان پیامبر فرزندان پیامبر وقتی که توصیف می‌کند می‌گوید که فرزندان حضرت فاطمه‌ی زهرا یعنی شما سلسله‌ی اهل بیت را می‌بینید فرزندان حضرت زهرا را دارد می‌بیند یعنی دارد از مادر الگو می‌گیرد ژن از مادر دارد به سلسله‌ی ائمه منتقل می‌شود و این هم شباهت این فیلم با مسائل تشیع بود خوب در این فیلم آن تمدن منفی که آمدند کنترل آنجا را به دست گرفتند شروع کردند به یک شیوه‌ی بدوی شبیه به همین القاعده و طالبان وقتی می‌خواستند سر ببرند همه را روی زانوهایشان از پشت با شمشیر می‌زنند یعنی به یک نوعی داشت نشان می‌داد که ظهور بنیادگرای اسلامی که جدیداً دارد می‌شود اینها یکی از ابزارهای شبکه‌ی منفی یا امپراتور بودند که آمده بودند برای از میان بردن یک جایی که کمی نور و حقیقت در آن جاری بود آن فرم را داشت نشان می‌داد و دشمن تمام کسانی که بیابان را غارت می‌کردند یک کرم بود که همه را همینطور قورت می‌داد داخل زمین که به آن شیخ‌الخلود می‌گفتند که این هم داستان خیلی قشنگی دارد دوباره اگر در روایات شیعه ببینیم می‌گوید که اول اینکه نیروهای زمین و آسمان و تمام موجودات به یاری موعود می‌آید جنگ موعود یک جنگ اینطوری نیست که دعا کنند که از بین برود خیر واقعاً می‌جنگند کشته می‌شوند و می‌کشند در این فیلم هم می‌دیدیم که همچین وضعیتی بود و همچنین یک روایاتی هست که می‌گوید که سپاه سفیانی یا سپاه دشمن موعود در یک بیابانی توسط یک مکانیزمی در زمین بلعیده می‌شوند و در زمین قورت داده می‌شوند شما در این فیلم آن کرم‌هایی که می‌دیدید این کرم‌ها می‌آمد تجهیزات و دشمن را همه را با هم می‌بلعید و می‌خورد اما فرهمند‌ها کسانی که فره‌ی ایزدی رسیده بودند اینها مشکلی با شیخ‌الخلود نداشتند یعنی با آن کرم مشکلی نداشتند می‌توانستند حتی سوار بر آن شوند و کنترلش کنند و خلود یعنی جاویدان حالا جاویدان از جنس جوان ماندن و جاویدانی ما چند تا روایت داریم که می‌گوید که یک سری از امامان هستند که اینها به آنها مثلاً سید و سرور جوانان اهل بهشت می‌گویند حالا این ترجمه‌ی صحیحش خلود می‌شود خلود کسی است که جاودان باشد به جوانی جاودان بماند یعنی سالم و سرحال بماند.

سرزمینی که شما به عنوان صحرا یا بیابان مشاهده کردید سرزمینی بود که بی آب و علف و پر از مشکلات شده بود موعود کارش این بود که بیاید این سرزمین را پاک کند نجات دهد و آن را سرسبز کند و قبل از اینکه آن را سرسبز کند اول باید از چنگال نیروهای منفی نجاتش می‌داد به نوعی اگر بخواهم در واقع مقارنه کنم آن مردمانی که فرهمند بودند و در زیر زمین زندگی می‌کردند ما هستیم ما مردمان محروم جهان که به ما مستضعفین پا برهنگان می‌گویند که در قرآن هم می‌گوید که عاقبت پا برهنگان زمین را به ارث می‌برند و تمام فیلم داشت همین آیه را توصیف می‌کرد می‌گفت که شما آمده‌اید سرزمین ما را گرفته‌اید این سرزمین میراث پدری ماست و ما پس می‌گیریم و موعود آمد پس بگیرد حواستان باشد موعود نیامده از آمریکا و اسرائیل و اینها پس بگیرد موعود آمده است از اهریمن پس بگیرد یعنی ما دشمن مستضعفین و پابرهنه اول اینکه ما همه مستضعف هستیم خیالتان را راحت کنم مایی که هنوز نمی‌دانیم واکسن بزنیم یا نزنیم ویروس از کجا آمده است ارزش پولمان چرا پایین و بالا می‌آید اصلا بسیار ما مستضعف هستیم ما انسان‌های ضعیفی هستیم و مطمئن هم هستم که ما وقتی ضعیف باشیم حمایت‌های معنوی برای ما فرستاده می‌شود ضعیف بودنمان هم دست خودمان نبوده برنامه‌ریزی شدیم در ماتریکس قرار داده شدیم هزاران تفکر شیطانی بر روی گونه‌ی بشر ما ایجاد شده تا ما به ادراک بالایی نرسیم پس ما مستضعفین هستیم این مستضعفین از زیر زمین یک روزی بالا آمدند و جهان را توانستند در اختیار خودشان بگیرند و موعود شیوه‌ی جنگیدن را به آنها راهنمایی کرد و شیوه‌ی دلاوری را به آنها آموخت و اینها توانستند کل کیهان را از امپراتور پاک کنند یعنی از اهریمن پاک کنند این می‌شود کل داستان ظهوری که در کتب مثل بهار‌الانوار مجلسی آمده است سه جلد از بهار مختص روایات ظهور است وقتی آن را می‌خوانید شبیه به فیلم‌های تخیلی است اما امروز تخیلی است ممکن است چند سال دیگر تکنولوژی‌هایی بیاید که هیچ کدام از اینها تخیلی نباشد ما یک چیزی به نام پرانا داریم پرانا ذرات نور است شما بعضی وقت‌ها یک جایی در طبیعت باشد و حال دلتان و وضعیت‌تان هم خوب باشد رو زمین بخوابید و آسمان را نگاه کنید یک ذرات براق نور می‌بینید اینها یک مدل از نور هستند که به آنها پرانا می‌گویند هندیان می‌گویند که ما با تنفس می‌خوریم بعضی‌ها می‌گویند که من با چاکراهای خودم دریافت می‌کنم اینها پرانا است شما اگر در خاک نگاه می‌کردید در شنزار نگاه می‌کردید اینها داشتند پرانا را از میان شن‌ها جدا می‌کردند این اصلا موضوع عجیبی نیست این یک تکنولوژی است و اگر یک روزی ما بتوانیم ذرات پرانا را همان‌جور که چاکراهای ما دارند پرانا دریافت می‌کنند با یک تکنولوژی دریافت کنیم ذره خاصیت‌های جاودانگی و بی‌نظیری دارد تمام ابزارهایی که در فیلم شما می‌دیدید یک بار ابزارهای جهان هستی از بین رفته است و ابزار جدیدی با الگو گرفتن از طبیعت درست شده است مثلاً بشر الان با هواپیما پرواز می‌کند درست است که هواپیما پرواز می‌کند اما الگو از طبیعت نیست چون بال نمی‌زند ما هیچ پرنده‌ای را نداریم که موتور داشته باشد و حرکت کند همه بال می‌زنند اینجا هواپیما‌ هایشان بال‌هایش مثل سنجاقک یا مثل پرنده داشت بال می‌زد یعنی الگوهای آنها عوض شده بود یا سفینه‌های آنها شبیه اختاپوس و هشت‌پا شده بود خیلی از طبیعت الگو گرفته بودند و پیدا بود در این فیلم به تکنولوژی بی‌وزن شدن رسیده بودند.

اینجا یکی از قابلیت‌های منجی را داشت نشان می‌داد و آن رویابینی بود که منجی تمام وقایع را به رویا می‌دید البته بعضی از رویاهایش همان اجرا می‌شد بعضی‌هایش عکس آن اجرا می‌شد که آنهایی هم که عکسش اجرا می‌شد یک درسی می‌خواست به او بدهد یعنی یک نکته‌ای در آن داشت امام علی می‌فرمایند که دانش پیامبری چهل جزء است و دانش پیامبری را شرح می‌دهند و می‌گویند که یکی از آنها رویابینی است یکی از آنها این است که طرف اطلاعات را در خواب دریافت کند پس منجی حتما باید رویابین باشد معمولاً یاران منجی و نجات دهندگان جهان هم اینها رویابین های خیلی قوی هستند آنچه که اطلاعات می‌خواهند را در رویا دریافت می‌کنند و همچنین منجی در یک آموزشگاهی قرار گرفته بود که به آنها خاندان بنی جرزیت می‌گفتند که اینها علوم مخفی آموزش می‌دادند و فقط هم بین زنان آموزش می‌دادند استثناعا به یک آقا هم آموزش داده بودند اینها یکی از علم‌هایی که داشتند تله‌پاتی بود یعنی با هر شیوه‌ای که دستور می‌دادند دقیقاً اتفاق می‌افتاد اگر شما در فیلم دیدید که می‌گفتند پدربزرگ منجی با گاو مبارزه کرده و کسی بوده که با گاو مبارزه می‌کرده است این یک نوعی زمان ظهور منجی را دارد نشان می‌دهد یعنی از لحاظ هزاره دارد نشان می‌دهد با آن عدد سالی که اول فیلم نوشت با همدیگر تطابق دارد منجی قدرت تله‌پاتی از مادرش یاد گرفته است که در چند جای فیلم به دردش می‌خورد و وقتی که حرف می‌زند فرمان می‌دهد سریعاً طرف مقابل اطاعت می‌کند یعنی به قدرت کلام رسیده است و این قدرت کلام می‌تواند در جاهای مختلف نجاتش دهد یک خانمی هست که سمبل آموزش‌های درونی است سمبل آموزش‌های درونی همیشه می‌آید و یک قدرت معنوی عجیب و غریب دارد قدرت حیرت‌انگیزی دارد وقتی که شاهزاده یا به عبارتی لسان‌الغیب را که ما به او منجی می‌گوییم به اتاق دعوتش می‌کند و می‌گوید بیا ببینم چه چیزی بلد هستی می‌خواهم تو را تست کنم یک سوزنی کنار گردنش قرار می‌دهد می‌گوید این جبار است جبار ما صفت قدرتمند و جبر کننده‌ی خداوند را داریم صفت قدرتی خداوند یعنی اگر تکان بخوری می‌کشمت بعد در عین حال جمله‌ای به کار می‌برد و می‌گوید که تو بسیار غربال شده‌ای ما دقیقا یک روایتی داریم من اگر اشتباه نکنم می‌گوید در آخرالزمان مومنان غربال می‌شوند آنقدر غربال می‌شوند که یک تعداد خیلی کمی از آنها بماند بعد همان عبارت را اینجا خانم قدیسی که هست دارد به کار می‌برد و می‌گوید که شما کاملاً غربال شده هستی و تو را من می‌بینم که از میان انسان‌های بسیار زیادی غربال شده‌ای و لایق چنین چیزی امیدوارم باشی مسئله‌ای که هست این است که نشانه‌های از منجی دارند اما مطمئن نیستند یعنی درکی از منجی دارند اما مطمئن نیستند که این فرد خود منجی باشد فقط می‌گویند که امیدواریم تو منجی باشی و یک موضوع دیگر اینکه منجی جوان است دقیقاً در روایت‌های شیعه منجی می‌گوید او پیر نمی‌شود و جوان است و همینطور با همین قیافه‌ی جوانش باقی می‌ماند و اینجا هم یک جوان را جوری که آن دختر یک جایی می‌گوید که تو قیافه‌ات شبیه لسان‌الغیب هست اما خیلی جوان هستی من به اینقدر جوانی نمی‌توانم باور داشته باشم و مسئله‌ای که هست در این فیلم دارد نشان می‌دهد که این فرد جوان است و خودش هم باورش نمی‌شود که منجی است و شاید اگر هم باورش می‌شود بیان نمی‌کند تا اینکه آخر فیلم کم‌کم به بیان می‌رسد و دقیقاً جایگاه خودش را نشان می‌دهد.

زن خدمتکاری در این فیلم هست که این زن خدمتکار پیرو یک سری از آگاهی‌هایی که داشته و دنبال رو نشانه‌ها آمده است و وقتی که می‌بیند بله درست آمده و این مادر منجی است که من دارم به او خدمت می‌کنم خیلی هیجان زده می‌شود و خوشحال می‌شود پس نمایشی از این است که نشانه‌ها هست یعنی نشانه‌ها قبلاً گفته شده و پاره‌ای از افراد رفتند آن نشانه‌ها را پیدا کردند تعدادی درخت نخل در فیلم هست نخل مختص مناطق مسلمان نشین است یعنی شما اگر به خیلی‌ از غربی‌ها بخواهید بگویید مثلاً درخت مسلمانان چه هست معمولاً نخل را مثال می‌زنند نخل شدیداً به وضعیت مسلمین به ویژه عربستان نزدیک است بعد اینها هشت تا نخل آورده‌اند و کاشته‌اند که می‌گویند اینها مقدس هستند این نخل‌هایی که ما آورده‌ایم دارند و با زحمت دارند به آنها آب می‌دهند در جایی که آب کم هست اینها سمبل‌های مقدس بودن را به نیکی دارند از آنها نگهداری می‌کنند و وقتی که امپراتور حمله می‌کند این نخل‌ها را اول می‌سوزاند و جالب است که یک اتفاقاتی در این چند هزار سال بر اینها افتاده است که ربات‌ها از زندگی آنها کنار رفته‌اند تکنولوژی آنها تکنولوژی مورد نیازشان مانده و بسیاری از تکنولوژی‌های اولیه را دارند استفاده می‌کنند هنوز آبیاری آنها با یک قابلمه مثلاً یا یک ظرف ساده دارد آبیاری می‌کند و پیدا است که یک مرحله‌ای قسمتی از تکنولوژی را اینها کنار گذاشتند و رفتند ابتدای فیلم با یک صدایی شروع می‌شود که این راز فیلم است من آن روایتی که خدمت شما گفتم را می‌خوانم

لَتُبَلْبَلُنّ بَلْبَلةً، ولَتُغربَلُنّ غَرْبَلةً می‌گوید که شما را اینقدر غربال می‌کنیم تا یک مقدار کمی بمانید و امیدوارم که آن مقدار کمی که می‌ماند ما جزوشان باشیم چون پیشگویی‌های آخرالزمان توسط انسان‌های صالح و درستکاری بیان شده توسط آدم‌هایی که دشمن ما باشند بیان نشده است و کمی باید دقت بیشتری به این پیشگویی‌ها کنیم که خورشید همه ‌اش از غرب طلوع نکند این روایت مال امام علی علیه‌السلام بود شما در این فیلم می‌بینید که خانم‌ها حجاب دارند یا مردها لباس عربی بیشتر می‌پوشند یا به ویژه خانم‌هایی که به دنبال معنویت هستند یک لباس رهبانی گرایانه دارند می‌پوشند یعنی یک لباسی که بیشتر شبیه به قدیم که خانم را در کجاوه قرارش می‌دادند کاملاً پوشیده باشد به این صورت خانم‌ها قرار دارند و زن جایگاه خاصی دارد زن در این فیلم سبب می‌شود که آگاهی و آموزش اصلی به موعود توسط یک رویای زنانه یا یک مادری که گویای فقط وظیفه‌ی نگهداری این فرزند را و حمایت از این فرزند را داشته انجام می‌شود پس شیخ‌الخلود به نوعی می‌تواند یک ملک یا جلوه‌ی ملکوتی الهی باشد که تحت فرمان فرهمن‌ها قرار دارد یعنی آن کرم چرا بهش شیخ‌الخلود می‌گفتند چون هم کهنسال و هم جاودانه است این خصوصیت عالم مجردات است یعنی کسی که می‌تواند در عالم مجردات باشد و جاودانه باشد و بتواند به نوعی از کسانی که در راه مسیر خودشناسی هستند حمایت کند.

این را داشتم می‌گفتم یادم رفت اول فیلم شما یک صدایی می‌شنوید این صدا دو تا تعبیر می‌تواند داشته باشد اولیش صدای شن کوب است که شن کوب صدا می‌کند تا آن کرم‌ها به سمت صدای شن کوب بیایند و اگر فرهمند باشد می‌پرد و سوار شیخ‌الخلود می‌شود و سیر خودش را انجام می‌دهد یعنی ملک در اختیارش قرار می‌گیرد در فرهنگ ما به آن دیو بند می‌گفتند ما یک نفر را به نام تهمورث داریم تهمورث دیو بند کارش این است که می‌آید دیوها یا موجودات افسانه‌ای را در بند می‌کند رام می‌کند و با آنها می‌رود و کارهای خودش را انجام می‌دهد از آنها بهره‌برداری می‌کند این هم به همین صورت است صدایی که شما دارید می‌شنوید صدای هم شن کوب است هم صدای قلب است و به نظر من اول فیلم دارد یک پیامی می‌دهد که آن چیزی که سبب کنترل شما بر شیخ‌الخلود می‌شود یا بتوانید دیوها را در بند کنید یا موجودات را در اختیار خودت قرار بدهید و بتوانید به قدرت‌های ماورایی برسید صدایی شبیه صدای قلب است و به نظر بنده اگر این فیلم طبق شهودی ساخته شده باشد دارد انسان را به سمت ورود به عالم قلب هدایت می‌کند یعنی آن صدای قلب است که صدای پروردگار است و می‌تواند ادراک معنوی به انسان بدهد خوب اینها در واقع المان‌های اصلی فیلم بود که شما با درک المان‌های اصلی فیلم الان می‌توانید فیلم را بهتر ببینید و بتوانید دقیقاً آن فیلم را مورد توجه قرار دهید بنده از شما می‌خواهم فیلم‌های معناگرا که می‌بینید از هوش و درایت خودتان استفاده کنید همچنین از ادراک معنوی خودتان هم بهره بگیرید از پروردگار بخواهید که به شما نشان دهد و هوش معنوی شما ارتقاء پیدا کند تا بتوانید به بهترین درک در مورد این فیلم برسید چون به هرحال فیلم ارزشمندی بود و امیدوارم توانسته باشم المان‌های اولیه‌ی آن را برای شما توضیح داده باشم انشالله که اگر توفیقی باشد این برنامه ادامه خواهد داشت.

در پناه نور و عشق الهی باشید.

 

نقد توسط آقای علی مقدم

نویسنده خانم زهرا پوینده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *